سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دلها زنگاری چون زنگار مس دارند، پس آنها را با استغفار جلا دهید [امام صادق علیه السلام]

محمد اسماعیل نژاد - یا اباصالح المهدی (عج)

جستجو در وبلاگ:
Powerd by: Parsiblog ® team. ©2006
اسماء شریفه امام زمان روحی فدا(چهارشنبه 84 آبان 4 ساعت 10:12 صبح )

اسماء شریفه امام زمان عج
تعداد ۱۸۲ نام برای آن حضرت ذکر شده که در اینجا به ذکر هفت نام مشهور بسنده می کنیم :

۱ - بقیةاللّه  السلام علیک یا بقیةاللّه فی ارضه ۲ - حجة ، نقش خاتم آن حضرت اینچنین است : انا حجةاللّه.
۳ - خلف صالح ، به معنی جانشین جمیع انبیاء و اوصیاء و دارنده جمیع علوم و خصایص آنان .
۴ - قائم ، به معنی قیام کننده به حق .
۵ - محمّد : پیامبر اکرم فرموده اند که آن حضرت هم نام ایشان است .
۶ - مهدی ، مشهورترین نام حضرت است . ( المهدیّ طاووس اهل الجنّه )
۷ - منتظر ( به فتح ظاء ) به معنی در انتظار ، که همه خلایق در انتظار مقدم مبارک اویند.



» محمد اسماعیل نژاد
»» نظرات دیگران ( نظر)

اعمال شب های قدر(دوشنبه 84 آبان 2 ساعت 5:44 عصر )

احیاء شب های قدر



 

شب‌های قدر، عالی‌ترین لحظات برای پیوند بنده و خالق و بهترین فرصت برای اندیشه در جهت بازگشت به خویشتن در اوج غرق گشتگی در دنیای مادی است.

آنان که مأمن و پناهگاه امنی برای توسل می‌جویند، آماده شده‌اند تا در شب های دل کندن از هر آنچه انسان را به پستی و فراق از اصل کشانده، رهایی یابند و همچون آیینه‌ای، مهیا و آماده تجلی نور حق و خداشناسی شوند.

اکنون که بیش از نیمی از ماه پرفیض رمضان سپری شده، دل‌ها و قلب‌ها در دریای بیکران این ماه شسته و مطهر شده، تا در شب‌های ریزش باران رحمت الهی، به درگاه حضرتش انسی دوباره گیرد و برای کسب عافیت به دور از هر آلودگی دعا کند. در حقیقت حلقه اتصال بندگان با خالق هستی که از اول رمضان آغاز گشته است در شب‌های قدر به اوج خود می‌رسد.

درهای رحمت الهی گشوده شده، فرشتگان نظاره ‌گر اعمال و شب زنده‌داری‌های بندگان عاشقی هستند که سر بر سجده شکر ساییده و او را می‌خوانند تا اندکی از خوان بیکران رحمتش برای ادامه زندگی و ره توشه سفر آخرت به روی آنان گشوده شود.

"انا انزلناه فی لیله القدر" آیه‌ای از کلام وحی الهی که بارها شنیده و زمزمه کرده‌ایم، کلامی که انسان مانده در قفس دنیا و در بند مادیّات را به سوی شبی فرا می‌خواند که گویند از هزار شب برتر است.

"قدر" به معنای اندازه‌گیری است و از اسرار شب قدر نزول قرآن است و در این شب حوادث یک سال تا شب قدر سال آینده اعم از زندگی، مرگ، رزق، سعادت و شقاوت بندگان تقدیر می‌شود.

در قرآن کریم آیه‌ای که بیان کند شب قدر چه شبی است، دیده نمی‌شود، تنها در آیه ‪ ۱۸۵‬سوره بقره اینگونه آمده است که "شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن" قرآن یکپارچه در ماه رمضان نازل شده است.

با استناد به این آیه معلوم می‌شود شب قدر یکی از شب‌های ماه رمضان است، اما این که کدام یک از شب‌های آن است، در قرآن کریم بیان نشده و تنها از روایات استفاده می‌شود.

اهمیت شب قدر به حدی است که بسیاری از امامان دین بر احیای این شب حتی در حال بیماری نیز سفارش کرده‌اند.

امام صادق(ع) به ابو بصیر می ‌فرماید: در هر یک از دو شب بیست و یکم و بیست و سوم صد رکعت نماز بخوان، تا می‌توانی آن دو شب را تا سپیده صبح شب زنده داری کن، در آن دو شب غسل کن. ابوبصیر عرض کرد: اگر نتوانستم ایستاده نماز بخوانم؟ فرمودند: نشسته بخوان. اگر باز هم نتوانستم؟ خوابیده بخوان.

اگر باز هم نتوانستم؟ ایرادی ندارد که سر شب کمی بخوابی و باقی مانده شب را به هر نحوی که می‌توانی به عبادت بپردازی، چون در ماه رمضان، درهای آسمان گشوده است، شیطان ها در زنجیرند و اعمال مؤمنان پذیرفته می‌شود.

از این حدیث بر می ‌آید که انسان در این شب باید به هر شکل ممکن عبادت و راز و نیاز با خالق را از دست ندهد زیرا در این شب که شیاطین در بند هستند، هیچ واسطه‌ای بین بنده و خالق نیست.

از پیامبر گرامی اسلام (ص) نیز نقل است: از خداوند به دور باد و نفرین بر کسی که به شب قدر برسد و زنده باشد، اما آمرزیده نشود.

"انس بن مالک" از پیامبر (ص) نقل کرده که فرمودند: ماه مبارک به شما رو آورده است و در این ماه شبی است که برتر از هزار ماه است و هر کس از فیض شب قدر محروم گردد، از تمام خیرات بی‌نصیب مانده است و محروم نمی‌ماند از برکات شب قدر، مگر کسی که خویشتن را محروم کرده است.

از امام باقر (ع) نیز درباره به وجود آمدن شب قدر نقل است که اگر خداوند کارهای مؤمنان را چند برابر نکند به سر حد کمال نمی‌رسند، اما از راه لطف کارهای نیکوی آن‌ها را چند برابر می‌فرماید تا کاستی هایشان جبران شود.

بر این اساس، راز سعادتمند شدن انسان‌ها در شب قدر، عمل اختیاری صالحی است که با عنایت خداوند، برکت یافته و چند برابر می‌شود.

از حضرت رسول (ص) نیز پیرامون شب زنده داری شب قدر نقل است که فرمودند: کسی که شب قدر را شب زنده‌داری کند، تا شب قدر آینده، عذاب دوزخ از او دور گردد.

امام موسی بن جعفر (ع) نیز در این ‌باره فرمودند: کسی که در شب قدر غسل کرده و تا سپیده صبح شب زنده‌داری کند، گناهانش آمرزیده می‌شود.

تمامی این روایات بر این مطلب دلالت دارند که برخی مقدرات و پاداش‌ها، مانند دور شدن از عذاب دوزخ، نتیجه کار خود بندگان است و سرنوشت هر انسانی در شب قدر به دست خودش رقم می‌خورد.

در این شب به خواندن دعاهایی از جمله "جوش کبیر"، "دعای افتتاح" و "ابوحمزه ثمالی" سفارش شده زیرا انسان با یادآوری لطف، گذشت، کرم، رحمت و بخشش بی‌پایان خدای مهربان او را در کنار و دستگیر خویش می‌بیند و نور امید در دلش می درخشد.

در شب‌های قدر انسان وارد مسیر سرنوشت خود گشته و آن را تغییر می‌دهد، گاهی برای پیمودن مسیر مقدرات، بر بال دعا و گاه بر بال عمل می‌نشیند و با درک این شب، از شرّ نفس و شیاطین به آن خالق یکتا دست یاری دراز می ‌کند تا همواره نگاهبان او باشد تا بتواند ره توشه‌ای از اعمال نیک و شایسته برای سفر آخرت خود ذخیره کند.

از اعمال شب قدر آن است که انسان به نگهبانان این شب "معصومین (ع)" توسل جسته و توفیق در اعمال و احوال را که به آن احتیاج دارد ذکر کرده و تلاش کند تا با استغفار از گناهان خود، باران رحمت و جود و بخشش خداوند را شامل حال خود کند.

از دیگر اعمال شب قدر، نمازی است که در آن یک بار حمد و هفت بار "قل هو الله احد" خوانده می‌شود و بعد از پایان نماز هفتاد بار ذکر "استغفرالله ربی و اتوب الیه" گفته می‌شود و سپس حوایج از خدا خواسته می‌شود.

به جا آوردن صد رکعت نماز و خواندن دعاهایی که در بین آن وارد شده از دیگر اعمال این شب است، زیرا مضامین آن برآمده از سینه امامان دین بوده و در این ادعیه علوم گران بهایی است که جز پیامبران و جانشینان آنان کسی از آن آگاه نیست.

خواندن دعای گشودن قرآن و قرآن را روی سر گذاشتن از دیگر اعمال شب قدر است به این نیت که عقل و اندیشه او با این عمل تقویت شده و با دانش‌های قرآن کامل شود و نور عقل با نور قرآن ضمیمه گردد.

قرآن را بگشاید و بگذارد در مقابل خود و بگوید:

اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِکِتابِکَ الْمُنْزَلِ وَمَا فِیهِ، وَ فِیهِ اسْمُکَ الاَْکْبَرُ، وَ أَسْماؤُکَ الْحُسْنى، وَ مَا یُخافُ وَ یُرْجى، أَنْ تَجْعَلَنِی مِنْ عُتَقائِکَ مِنَ النّارِ. پس هر حاجت که دارد بخواهد. قرآن شریف را بر سر بگذارد و بگوید:

اللّهُمَّ بِحَقِّ هذَا الْقُرْآنِ وَ بِحَقِّ مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَ بِحَقِّ کُلِّ مُؤْمِن مَدَحْتَهُ فِیهِ وَ بِحَقِّکَ عَلَیْهِمْ فَلاَ أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّکَ مِنْکَ، پس ده مرتبه بگوید بِکَ یَا اللّهُ، ده مرتبه بِمُحَمَّد، ده مرتبه بِعَلِیٍّ، ده مرتبه بِفاطِمَةَ ده مرتبه بِالْحَسَنِ ده مرتبه بِالْحُسَیْنِ ده مرتبه بِعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ده مرتبه بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ ده مرتبه بِجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّد ده مرتبه بِمُوسَى بْنِ جَعْفَر ده مرتبه بِعَلِیِّ بْنِ مُوسى ده مرتبه بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ ده مرتبه بِعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّد ده مرتبه بِالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ ده مرتبه بِالْحُجَّةِ پس هر حاجت که دارى طلب کن.

 

به جا آوردن نمازهای مستحبی و قضا، قرائت سوره‌های روم، عنکبوت و دخان (در شب بیست و سوم)، از دیگر اعمال سفارش شده در شب های قدر برای بهره‌ گیری از کرم و بخشش خداوند و آمرزش گناهان است.



» محمد اسماعیل نژاد
»» نظرات دیگران ( نظر)

یا علی(دوشنبه 84 آبان 2 ساعت 2:23 عصر )

فاطمه جان! آیا غذایی داری تا از گرسنگی بیرون آیم؟

- دو روز است که در منزل غذای کافی نداریم آنچه بود به شما و فرزندانم حسن و حسین دادم و خود از غذای اندک موجود استفاده نکردیم.

- فاطمه جان ! چرا به من اطلاع ندادی تا به دنبال تهیه غذا بروم؟

حضرت زهرای اطهر، نگاه نجیبش را بر زمین انداخت و فرمود:

یا ابا الحسن ! انی لا ستحیی من الهران اکلف نفسک ما لا تقدر علیه

ای اباالحسن! من از خدایم شرم دارم که از تو چیزی درخواست نمایم که مقدورت نباشد.

و اینگونه خانه علی و زهرا، کانون مودت و محبت و رحمت می شود، و علیرغم وجود همه مشکلات و سختیها و مصائب که در زندگی مشترک علی (ع) و زهرا (س) بیش از هر خانه دیگر وجود داشت، به اعتراف خود امیرالمؤمنان نگاه به چهره همسر کردن باعث زدوده شدن هرگونه غم و اندوه می گردد:

((سوگند به خدا، من زهرا (س) را تا آن هنگام که خداوند او را به سوی خود برد، خشمگین و مجبور به کاری ننمودم، او نیز مرا خشمگین نکرد و هیچگاه موجب ناخشنودیمن نشد... من هر گاه به چهره زهرا (س) نگاه می کردم هرگونه غم و اندوه از من برطرف می شد...))

آری این خانه، خانه ای است که از مظاهر رفاه مادی در آن هیچ یافت نمی کنی و لیکن همجواری با همسر و شریک زندگی را مایه آرامش می یابی.

 

2- تقسیم کار در خانه:

یکی از عوامل شادابی و تکامل خانواده تعیین حدود مسؤولیت افراد در خانواده است.

رسول خدا در اولین شب ازدواج علی (ع) و زهرا (س) کارهای آنان را به این شکل تقسیم نمود: خمیر کردن آرد و پختن نان و تمیز کردن و جارو زدن خانه به عهده فاطمه (س) باشد و کارهای بیرون منزل از قبیل جمع آوری هیزم و مواد غذایی را علی (ع) انجام دهد.

پس از آن بود که  حضرت زهرا (س) فرمود:

جز خدا کسی نمی داند که از این تقسیم کار تا چه اندازه خوشحال شدم، زیرا رسول خدا (ص) مرا از انجام کارهایی که مربوط به مردان است،‌ بازداشت.

 

 

3- فرمان پذیری و رعایت حق مدیریت شوهر در خانه:

البیت بیتک و المره زوجتک إفعل ما تشاء

علی جان! خانه، خانه توست و من همسر تو هستم، هر آنچه می خواهی انجام بده.

این پاسخ زهرای اطهر در جواب درخواست علی (علیه السلام) برای ورود عمر و ابوبکر به خانه و پس از ماجرای به آتش کشیدن در منزل و مصدوم شدن حضرت زهرا (س) است.

4- آرایش و زینت برای همسر

رسیدگی به وضع ظاهری به خاطر همسر از اصول زندگی یک زن و مرد مسلمان است و در زندگی علی (ع) و زهرا (س) نیز این اصل خود ر به خوبی نشان می دهد. نقل است پیامبر برای شب عروسی حضرت زهرا (س) دستور داد عطرهایی خوشبو تهیه کنند و زهرا (س) نیز در داخل خانه دائماً معطر بودند.

5- یاری رساندن به همسر

یا رسول الله هر دو دستم به علت آرد کردن گندم با آسیای دستی ورم کرده،‌زخم شده است.

دیشب را تا صبح به آرد کردن گندم مشغول بودم و علی نیز فرزندانم حسن وحسین را نگهداری می کرد.

و همین همراهی و دلجویی علی (ع) بود که زهرا (س) را در تحمل مصائب و مشکلات کارهای خانه یاری کرده و حتی تحمل زخم دست را هم بر او آسان می کرد. در آن سو هم هنگامی که علی (ع) از جهاد و جبهه جنگ برمی گشت، فاطمه (س) استقبال گرمی از او می کرد، شمشیر او را گرفته و می شست. در تمام فعالیتهای علی (ع) او را همراهی می کرد و نسبت به مسائل او و جامعه حساسیت نشان می داد و به این شکل با همراهی ، همفکری و رغبتی که در خود نشان می داد خستگیها و مرارتهای بیرون را از جسم و روح او دور می کرد.

 

6- حاکمیت روح عاطفی و نگاههای محبت آمیز در خانه

شیرین ترین اوقات زندگی ، لحظاتی است که انسان چشم به معشوق خود می دوزد و او را می نگرد و عاشقانه با او صحبت می کند و نهایت عشق و عاطفه خود را در کلام و نگاه ابراز می دارد.

زندگانی علی (ع) و زهرا (س) پر است از این لحظات عاشقانه و شیرین.

علی (ع) می گوید:           ((دائماً به او می نگریستم و از دلم غم و اندوهها برطرف می شد.))

و فاطمه (س) خطاب به همسرش می گوید:

علی جان ! جانم فدای تو ! جان و روح من سپر بلای جان تو ! یا اباالحسن همواره با تو خواهم بود. چه در خیر و نیکی به سر ببری، چه در سختی ها و بلاها گرفتار شوی، همواره با تو خواهم بود.

و چه نیکو کلام خود را به اثبات رسانید و جان خویش را در طبق اخلاص نهاد و فدایی علی (ع) شد.

7- اهمیت دادن به تفریح، مزاح و شادی در روابط

اگر چه خانه علی و زهرا، کانون ساده زیستی،‌ زهد، ایثار، انفاق، جهاد، سیاست،‌ اندیشه، شجاعت و هزاران فضیلت دیگر بود و اگر چه آنها مظلوم ترین انسانهای عالم هستند و عمری پررنج و مصیبت داشتند !‌و لیکن زندگی آنان خالی از لحظات شیرین و دلپسند تفریح و شادی هم نبود. چرا که علی (ع) و زهرا (س) هم انسانند و انسان هم به شادی و تفریح احتیاج دارد،‌اما از آنجا که علی و زهار در بالاترین مراتب انسانیت قرار دارند، تفریح و شادیشان هم متناسب با روح متکاملشان و به دور از هر گونه، افراط و تفریط است.

مروری بر چند نمونه زیبا از زندگی سراسر زیبای این بزرگواران مؤید مطالب فوق است :

- در شب عروسی شان، اگر چه زنان دف می زنند و سرودهای شاد می خوانند، اما فضای مجلس خالی از تکبیر و سرودهای معنوی هم نیست.

- در صحنه ای دیگر زهرا (س) را مشاهده می کنیم که در حضور علی (ع) با فرزندش حسین مشغول بازی کردن است و به او می فرماید :

انت شبیها بأبی                     لست شبیها بعلی

تو به پدر من پیامبر شبیهی و به پدرت علی شباهتی نداری

و این موجب خنده و تبسم حضرت علی (ع) می شود.

- در جای دیگری علی (ع) و زهرا (س) را مشاهده می کنیم که به اتفاق به صحرا رفته اند و به هنگام خوردن خرما و در قالب گفتگو و مفاخره ای شنیدنی، تفریحی شیرین و دلپسند دارند.

علی (ع) می فرماید: ای فاطمه ! رسول خدا ، مرا بیشتر از تو دوست می دارد. و حضرت زهرا (س) پاسخ می گوید: از سخن تو تعجب می کنم ! آیا می شود پیامبر اکرم (ص) تو را بیش از من دوست داشته باشند، در حالیکه من میوه دل او و عضوی از پیکرش و شاخه ای از شاخسارش می باشم و غیر از من فرزندی ندارد.

پس از آن به نزد پیامبر رفتند و صحبتشان را در حضور پیامبر ادامه دادند، ابتدا فاطمه (س) پیش دستی کرده و عرض کرد:

ای رسول خدا ! کدام یک از ما دو نفر نزد تو محبوب تریم، من یا علی؟ رسول خدا (ص) فرمود:

تو به من محبوب تری و علی از تو برای من عزیزتر است !

و پس از آن باز هم علی (ع) است و زهرا (س) و مفاخره ای شیرین و شنیدنی :

علی (ع)   : آیا من به تو نگفتم که فرزند فاطمه باتقوایم؟

زهرا (س)  : من نیز دختر خدیجه کبرایم

علی (ع)  : من فخر کائناتم

زهرا (س)  : من دختر کسی هستم که نزد خدا آنچنان گرامی شد که گویی به فاصله دو کمان یا نزدیکتر نسبت به پرودگارش قرار گرفت.

علی (ع)  : خدمتگزارم جبرئیل است.

زهرا (س)  : خطبه ام را در آسمان، راحیل خوانده است و خدمتگرارانم گروههای فرشتگان یکی پس از دیگری هستند.

علی (ع)  : من در جایگاهی رفیع و بلند زاده شدم.

زهرا (س)  : من هم در مقام والا و بلند مرتبه به ازدواج و همسری تو در آمدم...

علی (ع)  : شیعیان من از دانشم می نگارند.

زهرا (س)  : ظرف دانش شیعیان من نیز از دریای علمم لبریز می شود.

علی (ع)  : من کسی هستم که خداوند اسم مرا از اسم خود مشتق ساخته، او عالی است و من علی.

زهرا (س)  : من نیز چنین ام، او فاطر است و من فاطمه.

و زندگی کوتاه علی (ع) و زهرا (س) پر است از این قطعات تاریخی و صحنه های زیبا و شنیدنی که نشانگر با نشاط و زیبا بودن زندگی ایشان است علیرغم تمام مشکلات و گرفتاریهای آنان.



» محمد اسماعیل نژاد
»» نظرات دیگران ( نظر)

کوه دو برادران(سه شنبه 84 مهر 26 ساعت 6:35 عصر )

انا سخرنا الجبال معه یسبحن بالعشی

ما کوهها را با او مسخر کردیم تا خدا را شب وروز تسبیح و ستایش کنند

سوره مبارکه ص آیه 18

در جوار مسجد مقدس جمکران کوهی واقع شده به نام کوه دوبرادران"

در این کوه علاوه بر اینکه زیبایی خاصی به اطراف این مسجد مقدس داده نکته ای خارق العاده

 به چشم می خورد که تا چند سال پیش توجه کسی رابه خود جلب نکرده بود..

در شبی از شبهای اعیاد نیمه شعبان یکی از عکاسان جوان شهرمان به نام آقای سلیمانی

عکسی را از این کوه تهیه میکند.

بعد از ظهور عکس متوجه نکته ای در این عکس میشود وآن اینکه در تصویراین کوه هنگامی

که تصویر را نود درجه چرخش بدهیم تصویر نیمرخ یک انسان دیده میشود که رو به آسمان در

حال ذکر گفتن میباشد.انسان بی اختیار به یاد آیه شریفه:

((انا سخرنا الجبال معه یسبحن بالعشی))

می افتد.

نکته دیگر اینکه تصویر فوق به رویت تعدای از علما من جمله حضرت آیت العظمی بهجت

وایشان این نکته را از نشانه های قدرت  خداوند خواندند.

--------------------------------

در سفر بعدی به این مکان مقدس به این کوه بیشتر دقت کنید و از زیبایی قدرت خداوند لذت

ببرید.



» محمد اسماعیل نژاد
»» نظرات دیگران ( نظر)

صحیفه سجادیه(دوشنبه 84 مهر 25 ساعت 9:34 صبح )

"برگرفته از: صحیفه ی سجادیه"


"ترجمه: یحیی الدین مهدی الهی قمشه ای"


 

به نام خدای بخشنده ی مهربان ...


ستایش مخصوص خداست که شب تار را به قدرت کامله از جهان ببرد و روز روشن را از لطف و رحمت به جای آن بیاورد و روشنی روز پس از شب تار مرا فرا گرفت در حالی که منعم به نعمت اویم .


 


 

ای خدا چنان که مرا برای این روز باقی داشتی برای روزهای بسیار مثل این روز هم باقی بدار و درود بر پیغمبر محمد (ص) و آل او فرست و مرا در این روز و شبان و روزان دیگر مبتلا مگردان به غم و درد و اندوه به سبب ارتکاب افعال حرام و کسب گناهان و هر خیری که بر این روز و در این روز و بعد از این روز مقدر کرده ای مرا نصیب گردان و هر شری بر این روز و در این روز و بعد از این روز است از من رفع فرما . خدایا من به عهد ایمان و رشته ی اسلام به درگاه تو متوسلم و به حرمت و عظمت قرآن بر درگاه تو متکی و به مقام حضرت محمد (ص) نزد تو شفاعت می طلبم . پس بار خدایا کاری که به بر آمدن حاجتم امیدوارم کند مرا بیاموز ، ای مهربان ترین مهربانان .


 

با خدایا در این روز (دوشنبه) دو چیز بر من مقدر فرما که جز کرم تو گنجایش آن ندارد و جز نعمتهای بی پایان تو طاقت آن نیارد : نخست آنکه سلامتی بخش که بر طاعت و اطاعتت توانا باشم . دیگر به عبادتی موفقم کن که به آن مستحق ثواب عظیم تو شوم . دیگر حالیا رزق وسیع از طریق حلال نصیبم فرما . مرا در مواضع بیمناک به امان خود ایمن گردان و مرا از حوادث پر غم و اندوه عالم در پناه خود آور و درود بر محمد (ص) و آل او فرست و توسل مرا به آن بزرگوار شفیع من قرار ده و سودمند برای آخرتم گردان زیرا تنها توئی که مهربانترین مهربانان عالمی ...



» محمد اسماعیل نژاد
»» نظرات دیگران ( نظر)

یا صاحب الزمان ادرکنا(شنبه 84 مهر 23 ساعت 7:50 عصر )

یا صاحب الزمان ادرکنا

به مردم بگو به این مکان (مسجد مقدَس جمکران) رغبت کنند و آنرا عزیز دارند·

(از فرمایشات حضرت مهدى علیه السلام به حسن بن مثله جمکرانى)

مسجد مقدس جمکران در 6 کیلومترى شهر مقدس قم واقع شده و همواره پذیراى زائرینى از نقاط مختلف ایران و جهان مى باشد· این مکان مقدس، تحت توجهات خاصه حضرت بقیه الله الاعظم(اوراحنا فداه) قرار دارد و آن حضرت از شیعیانشان خواسته اند که به این مکان مقدس روى آورند، چرا که این مکان، داراى زمین شریفى است و حق تعالی آن را از زمین های دیگر برگزیده است·

لذا سزاوار است که زائرین عزیز، از برکات این مکان مقدس، حداکثر استفاده را ببرند و مراقب باشند که مسائل فرعی توجه شان را به خود جلد نکند و خود را در برابر حضرت مهدى (اوراحنا فداه) حاضر ببینند و از انجام اعمالی که قلب مبارک آن حضرت را آزده می سازد خوددارى کنند·

شایان توجه است که علما و شیفتگان آن حضرت استفاده هاى فراوان از این مسجد مقدس برده اند· بنابر این سعى کنید در این مکان مقدس، لحظاتى را با عزیز خلوت کرده و خالصانه براى ظهور مقدس حضرتش دعا کنید، چرا که بر طرف شدن گرفتاریها تنها با ظهور آقا امکان پذیر است·

شما اى زائران عزیز که به این محل نورانی مشرف شده است! در نظر داشته باشید که مسجد مقدس جمکران، محل رفت و آمد امام مهدى (اوراحنا فداه) است و آن حضرت بر اعمال همه ما در این مکان نظارت دارند· لذا بگونه اى در این مسجد باشیم که آقا از ما خشنود شود و الطاف و عنایاتش شامل حالمان گردد·

 

شیخ حسن بن مثله جمکرانى میگوید: من شب سه شنبه، 17 ماه مبارک رمضان سال 373 هجرى قمرى در خانه خود خوابیده بودم که ناگاه جماعتى از مردم به در خانه من آمدند و مرا از خواب بیدار کردند و گفتند:

برخیز و مولاى خود حضرت مهدى علیه السلام را اجابت کن که تو را  طلب نموده است·

آنها مرا به محلى که اکنون مسجد جمکران است آوردند، چون نیک نگاه کردم، تختى دیدم که فرشى نیکو بر آن تخت گسترده شده و جوانى سى ساله بر آن تخت، تکیه بر بالش کرده  و پیرمردى هم نزد او نشسته است، آن پیر، حضرت خضر علیه السلام بود که مرا امر به نشستن نمود، حضرت مهدى علیه السلام مرا به نام خودم خواند و فرمود:

برو به حسن مسلم (که در این زمین کشاورزى مىکند) بگو: این زمین شریفى است و حق تعالى آن را از زمین هاى دیگر برگزیده است، و دیگر نباید در آن کشاورزى کند·

عرض کردم: یا سیدى و مولاى! لازم است که من دلیل و نشانه اى داشته باشم و گرنه مردم حرف مرا قبول نمىکنند، آقا فرمود:

تو برو و آن رسالت را انجام بده،  ما نشانه هایى براى آن قرار مىدهیم، و همچنین نزد سید ابوالحسن (یکى از علماى قم ) برو و به او بگو: حسن مسلم را احضار کند و سود چند ساله را که از زمین به دست آورده است، وصول کند و با آن پول در این زمین مسجدى بنا نماید·


 

به مردم بگو: به این مکان رغبت کنند و آنرا عزیز دارند و چهار رکعت نماز در آن گذارند·

دو رکعت اول:

به نیت نماز تحت مسجد است، در هر رکعت آن یک حمد و هفت بار (قل هوالله احد) خوانده مىشود و در حالت رکوع و سجود هم هفت مرتبه ذکر را تکرار کنند·

دو رکعت دوم:

به نیت نماز امام زمان علیه السلام خوانده مىشود، بد ین صورت که سوره حمد را شروع کرده و آیه (ایاک نعبد و ایاک نستعین) صد مرتبه تکرار مىشود و بعد از آن، بقیه سوره حمد خوانده مىشود، و سپس سوره  (قل هو الله احد) را فقط  یک بار خوانده  و به رکوع رفته و ذکر (سبحان ربى العظیم و بحمده) هفت مرتبه، پشت سر هم تکرار مىشود·

و سپس به سجود رفته و ذکر (سبحان ربى الاعلى و بحمده)  نیز هفت مرتبه، پشت سر هم تکرار مىشود·

رکعت دوم را نیز به همین ترتیب خوانده، چون نماز به پایان برسد و سلام داده شود، یک بار گفته مىشود (لا اله الا الله)  و به دنبال آن تسبیحات حضرت زهرا علیها السلام خوانده شود وبعد از آن به سجده  رفته و صد بار بگویند: (اللهم صل على محمد و آل محمد)·

آنگاه امام علیه السلام فرمودند: هر که این دو رکعت نماز را در این مکان (مسجد مقدس جمکران) بخواند مانند آن است که دو رکعت نماز در کعبه خوانده باشد·

چون به راه افتاد م، چند قدمى هنوز نرفته بودم که دوباره مرا باز خواندند و فرمودند:

بزى در گله جعفر کاشانى است، آنرا خریدارى کن و بدین مکان آور و آنرا بکش و بین بیماران انقاق کن، هر بیمار و مریضى که از گوشت آن بخورد، حق تعالى او را شفا دهد·

حسن بن مثله جمکرانى مىگوید: من به خانه بازگشتم و تمام شب را در اند یشه بودم،  تا اینکه نماز صبح را خوانده  و به سراغ على المنذ ر رفتم و ماجراى شب گذشته را براى او نقل کردم و با او به همان مکان شب گذشته رفتیم، و در آنجا زنجیرهایى را دیدیم که طبق فرموده امام علیه السلام حدود بناى مسجد را نشان مىداد·

سپس به قم نزد سید ابوالحسن رضا رفتیم و چون به در خانه او رسید یم، خادم او گفت: آیا تو از جمکران هستى؟ به او گفتم: بلى! خادم گفت: سید از سحر در انتظار تو است· آنگاه به درون خانه رفتیم و سید مرا گرامى داشت و گفت: اى حسن بن مثله من در خواب بودم که شخصى به من گفت:

حسن به مثله، از جمکران نزد تو مىآید، هر چه او گوید، تصدیق کن و به قول او اعتماد نما، که سخن او سخن ماست و قول او را رد نکن·

از هنگام بیدار شدن تا این ساعت منتظر تو بودم، آنگاه من ماجراى شب گذشته را براى وى تعریف کردم، سید بلافاصله فرمود تا اسب ها را زین نهادند و بیرون آوردند و سوار شدیم، چون به نزدیک روستاى جمکران رسید یم، گله جعفر کاشانی را دید یم،  آن  بز از پس همه گوسفندان مىآمد، چون به میان گله رفتم، همینکه بز مرا دید به طرف من  دوید، جعفر سوگند یاد کرد که این بز در گله من نبوده و تاکنون آنرا ندیده بودم، به هر حال آن بز را به محل مسجد  آورده و آن را ذبح کرده و هر بیمارى که گوشت آن تناول کرد، با عنایت خداوند تبارک و تعالى و حضرت بقیه الله ارواحنا فداه شفا یافت·

ابو الحسن رضا، حسن مسلم را احضار کرده و منافع زمین را از او گرفت و مسجد جمکران را ینا کرد و آن را با چوب پوشانید·

سپس زنجیرها و میخ ها را با خود به قم برد و در خانه خود گذاشت، هر بیمار و دردمندى که خود را به آن زنجیرها مىمالید، خداى تعالى او را شفاى عاجل مىفرمود، پس از فوت سید ابوالحسن، آن زنجیرها ناپدید شد و دیگر کسى آنها را ندید·

(تلخیص از کتاب نجم الثاقب، ص 383 تا 388)



» محمد اسماعیل نژاد
»» نظرات دیگران ( نظر)

دجال، شیطان‌پرستان و شمارش معکوس برای پایان جهان(شنبه 84 مهر 23 ساعت 1:11 عصر )
 

کمی بیش از یک قرن پیش سایری اسکوفیلد آمریکایی تحت تأثیر نظرات «جان داربی» انگلیسی انجیلی نوشت که اکنون به «انجیل پایان جهان» مشهور است. این انجیل مبنای تئوری‌پردازان صهیونیسم مسیحی در باب آخرالزمان قرار گرفت.
بعضی از مطالبی که در سایت «شیطان‌پرستی» با استفاده از پیشگویی‌های انجیل پایان جهان آمده، به شرح زیر است:



ضد مسیح (Anti Christ)

او فرزند شیطان است، اما تا ظهور مسیح به صورت عادی در میان مردم زندگی می‌کند. فردی متمول با ظاهری آراسته، و اهل سوریه است. بین 30 تا 50 سال سن دارد. نماد او عدد 666 ـ سمبل شیطان ـ است. عضو برجستة اتحادیة اقتصادی اروپا، ای.ای.سی (EEC)، است و در اقتصاد و سیاست جهانی نقش مؤثری به دست می‌آورد.
پیش از فاش کردن چهرة واقعی‌اش مدتی در یکی از کشورهای مصر، سوریه، عراق، ایران یا یونان حکومت خواهد کرد. اقتصاد جهانی را به انحصار خویش در می‌آورد، و به قدری محبوب می‌شود که بعضی او را مسیح خواهند پنداشت.
ضد مسیح (دجال) برای مخالفت با مسیح آماده می‌شود. و در آینده‌ای نزدیک خروج می‌کند. زمان خروج او دقیق و مشخص است. با ظاهری شیطانی (دیو صورت یا اژدها مانند) از میان دریاها بیرون می‌آید، بر اسراییل (فلسطین) مسلط می‌شود. و در اورشلیم ادعای خدایی خواهد کرد. او شیطان را می‌پرستد. و جواهرات گران قیمت نثارش می‌کند. پذیرش حکومت ضد مسیح از طرف اسراییل و دیگر ملت‌ها که ترس از عاقبت خود در کنار گذاشته و به دنبال خوشی و شادی هستند، برابر است با شروع مصائب مردم زمین. مردم در عذاب خواهند بود، زیرا حکومت او را پذیرفته و بت‌ها و شیطان را می‌پرستند.

دو نماینده از سوی خداوند

گواهانی بر ظهور مسیح که آمدنش را نوید می‌دهند و آغاز جنگی بزرگ را به مردم اخطار می‌کنند از مال‌اندوزی، بت و شیطان‌پرستی بر حذر می‌دارند و به پرستش خدای یکتا دعوت می‌کنند تا عقل و خرد را جای عصیان و سرکشی بنشانند.
آنها قلب پدران را بر روی فرزندان و قلب فرزندان را بر روی پدرانشان می‌گشایند. و مردم را برای ظهور مسیح آماده می‌کنند. آنها ثابت می‌کنند که ضد مسیح هیچ قدرتی ندارد. و خدای دروغین است.
و عاقبت پس از 1260 روز کشته می‌شوند. آنها باز از مرگ متولد می‌شوند. و به سوی بهشت پرواز می‌کنند.

دوران بدبختی‌های بزرگ

حکومت ضد مسیح 7 سال به طول می‌انجامد نیمة دوم این هفت سال «دوران بدبختی‌های بزرگ» نام گرفته است.
و نفرت و فلاکت جهان را پر می‌کند. در این دوران ایران، روسیه و سایر کشورها به اسراییل حمله می‌کنند.
در این جنگ یک چهارم مردم جهان نابود می‌شوند. و سپس مسیح ظهور می‌کند. نشانه‌های ظهورش همچون صاعقه، طوفان، زلزله و آتشفشان در زمین و آسمان آشکار می‌شود. وقتی زمین می‌لرزد، آسمان می‌غرد، و کوه‌ها از هم می‌گسلند، مردم مایملک خود را ترک کرده با وحشت در پی مأمنی خواهند بود.

جنگ نهایی آرمگدون و پایان بدبختی

مسیح و قدیسانش با نیروی شگرف از آسمان فرود می‌آیند. و ضد مسیح و پیامبر دروغین را در دریایی از آتش نابود می‌کنند. دشمنان خدا تسلیم می‌شوند. بسیاری از جمعیت جهان کشته می‌شوند و عدة قلیلی باقی می‌مانند. پرندگان اجساد مردگان را می‌خورند آسمان می‌بارد، و زمین از بدی‌ها پاک می‌شود.
فرشته‌ای از بهشت به زمین می‌آید تا شیطان را به زنجیر کشد و شیطان به مدت هزار سال اسیر خواهد بود. و این هزارة صلح است که قانون خداوند اجرا می‌شود. و پادشاهی‌های زمین در اختیار مسیح قرار می‌گیرد.

شمارش معکوس برای آخرالزمان (آپوکالیپس)

براساس زمان‌بندی پروژة «پایان جهان» که از سال 2000 آغاز گشته و ما در میانة آن قرار داریم صهیونیست‌ها تلاش می‌کنند تا پیش از سال 2007 سرزمین‌های دیگر میان «بابل» و اسراییل یعنی «سوریة کنونی» را تسخیر کنند. آنها باید بتوانند در سال 2007 مسجدالاقصی و«قبة‌الصخرة» را تخریب و «معبد بزرگ یهود» را در محل آن بنا کنند. تا جنگ آرمگدون وارد مرحلة پایانی شود.
آنچنان که در سایت‌هایشان اعلام کرده‌اند، قطعات پیش ساختة معبد بزرگ مدت‌هاست آماده شده تا در سریع‌ترین زمان به جای مسجدالاقصی نصب شود.
صهیونیست‌ها همچنین موفق شده‌اند گوسالة سرخ‌مویی را به عنوان سمبل قوم یهود پرورش دهند که قرار است در معبد بزرگ قربانی کنند تا ظهور دولت بزرگ یهود در جهان رسمیت پیدا کند.
اکنون زمان چنان فشرده است که هیچ کس اجازه ندارد فرصت‌های خود را برای یکسره شدن کار جهان از دست دهد.
بیش از هرجا دولت بوش محلی است که همة صیونیزم مسیحی با همة صهیونیزم یهودی دست داده است تا آپوکالیپس یا پروژة آخرالزمان به سرانجام رسد: در نبردی خونین اهل جمعه (امت محمّد(ص)) و اهل شنبه (امت موسی(ع)) یکدیگر را نابود کنند تا جهان به دست اهل یکشنبه (امت عیسی(ع)) که به زعم صهیونیزم مسیحی مؤمنان اهل نجات محسوب می‌شوند، افتد.

نکتة پایانی

در پیشگویی‌های صهیونیزم مسیحی حقیقت به ظرافت تحریف شده است. خاصه وقتی با ادبیات آخرالزمانی اسلامی و شیعی مقایسه شود، آشکارتر می‌شود. از این‌رو مطالعة تطبیقی آموزه‌‌های پایان جهان در حوزة ادیان و فرق مذهبی و نقد و تحلیل هریک ضروری می‌نماید. که ورود به آن فرصتی دیگر می‌طلبد.
اما آنچه در این مختصر قابل ذکر است اینکه دوست و دشمن تقریبا به یک اندازه از منجی سخن می‌گویند. و حرف «موعود» کاملاً بر سر زبان‌ها افتاده است. و آنچه به تازگی گفته می‌شود، نزدیکی ظهور است. زمانی بسیار نزدیک. توجه به وضع جهان علاوه بر علایم سنتی ظهور منجی که در متون دینی آمده، نشانه‌های مدرن ظهور را مشخص می‌کند که بزرگ‌ترین آنها «امکان جهانی شدن» اقوام و ملل و کم رنگ شدن مرزهای سیاسی کشورها به لحاظ رواج تکنولوژی ارتباطات در کل عالم است که به عنوان بستر حکومت جهانی منجی ارزیابی می‌شود.
دیگری «سازماندهی جهانی ظلم» و تک قطبی شدن جهان به دست اشرار عالم است که در زمانة ما اتفاق افتاده و بدیهی است «عدلی جهانی» باید تا آن‌را جبران نماید.
و این بار صهیونیم مسیحی در جاری شدن امر خداوندی اصرار و تعجیل دارد شاید با مسامحه بتوان گفت:
اگر دعای مظلومین تاکنون سبب ظهور منجی نشده است، باشد که از این پس زیاده‌خواهی‌های ظالمان ظهور موعود را جلو اندازد.
پس شایسته است منتظران به هوش باشند حداقل به هوشیاری دشمن. چه، صهیونیست‌های مسیحی می‌دانند که متقین وارث جهان خواهند بود. از این رو تمام امت‌ها به ویژه امت محمد(ص) را به انواع فسادها و رذایل مبتلی کرده‌اند. و خود ظاهراً راه تهذیب و تنزیه پیش گرفته‌اند تا در کار عاقبت جهان جزو برگزیدگان باشند.
جدیت آنها در دشمنی همان قدر عجیب و عبرت‌آموز است که غفلت بزرگ امت‌های پیامبران و حتی شیعیان که از این بی‌خبری و ناهوشیاری بی‌نصیب نیستند.
این اشعار در کتاب تباشیر المحرورین از محی‌الدین ابن عبری (قرن هفتم) نقل شده است:
إذ إتّحد الیهود مع النّصاری
هنگامی که یهود و نصارا متحد شدند

و طاروا بالحدید علی البروج
بر بالا پرواز کردند با آهن‌ها (هواپیماها)؛

و الضحی المسجد الاقصی اسیرا
و مسجدالاقصی گرفتار شد؛

و صارا الحکم مع ذات الفروج
و زن‌ها حاکم شدند؛

و نار فی الخلیج لها سعیر
آتشی در خلیج شعله‌ور می‌شود؛

و حکم بالحجاز مع العلوج
و پادشاهی در حجاز با مردان پست می‌شود؛

و فی الحرب الکواکب سوف تفنی
در جنگ ستارگان زود فانی می‌شوند

عوا صمهم مع زیت الخلیج
پایتخت آنها با روغن خلیج (نفت) فانی می‌شود؛

و یاجوج و ماجوج تفانوا
یاجوج و مأجوج فنا (کشته) می‌شوند؛

و صاحوا یا بحارالدم هیجی
فریاد می‌زنند ای دریاهای خون به هیجان درآیید؛

و قل لاعور الدجال هیاء
بگو ای دجال لوچ آماده باش؛

فقدان الاوان الی الخروج
وقت خروجت نزدیک شده

سیدمحمدرضا میرمحمد
ماهنامه موعود شماره 56



» محمد اسماعیل نژاد
»» نظرات دیگران ( نظر)

کرامت آقا ام زمان علیه السلام عجه الله تعالی فرجه الشریف(شنبه 84 مهر 23 ساعت 12:43 عصر )

 

بر اساس کرامت ثبت شده در

دفتر ثبت کرامات مسجد مقدس جمکران

 شناسنامه کرامت

 موضوع کرامت: شفاى کامل روحى 

 منبع کرامت: دفتر ثبت کرامات و خاطرات مسجد مقدّس جمکران، شماره  107

 مشخصات: برادر ا - م، چهل ساله، افسر جانباز نیروى انتظامى، لیسانس، ساکن قم

 زمان کرامت: 10/4/76 

 مکان کرامت: مسجد مقدّس جمکران 

  تاریخ ثبت کرامت:   1378

 اسناد و مدارک: چهار برگه استراحت پزشکى از طرف اداره کل بهدارى ناجا، گزارشات بیمارى از شوراى روانپزشکان ناجا و آزمایشان مختلف.

 زیر نظر پزشکان متخصص: مظاهرى، جهانى، کیهانى، دلیر، امامى، روح الهى، قاضى، واحد، عدل پرور، هاشمى، شجاع‏الدین، حیاتى، دانشخواه، معدنى پور، پیامى، توسل، حشنانى. 

 اظهار نظر پزشکى:

 معاینه شد و ایشان قادر به خدمت کامل مى‏باشند.

 خلاصه کرامت به نقل از شفا یافته:

 اینجانب مدت  92ماه سابقه در جبهه و مجروح بودن و موج گرفتگى در تاریخ  16/10/75براى معالجه به شوراى عالى ناجا مراجعه کردم و تشخیص دادند از نظر روحى افسردگى شدید دارم که در مدت درمان از خدمت معاف بودم که بعد از ردّ کردن پزشکان و مأیوس شدن از درمان به امام زمان علیه‏السلام متوسل شدم و در صحن مقدس مسجد جمکران خواب حضرت را دیدم که بعد از این جریان و عنایت حضرت صاحب الزمان شفاى کامل پیدا کردم و به ادامه تحصیل و کار مشغول شدم.

  شرح واقعه از زبان شفا یافته:

 اینجانب سرگرد نیروى انتظامى و جانباز جنگ تحمیلى مى‏باشم که مدّت  92ماه سابقه حضور در جبهه‏هاى حقّ علیه باطل دارم و بارها مجروح شدم، ولى سعادت شهادت را نیافتم. بر اثر جراحات و موج گرفتگى دوران جنگ، گاهى از نظر روحى دچار افسردگى مى‏شدم و حالت روانى پیدا مى‏کردم. در تاریخ16/10/75  طبق دستور اعضاء شورایعالى پزشکى اداره کل بهدارى نیروى انتظامى به خاطر پسیکونوروز شدید )افسردگى شدید( و سابقه اسارت و PTD و مجروحیّت و شیمیایى، مدّت چهار ماه به بنده استراحت پزشکى دادند. ولى پس از مدّت‏ها درمان و معالجه، پزشکان قم و شورایعالى تهران برایم عدم پاسخ به درمان تجویز نمودند و جوابم کردند.

 با مأیوس شدن از همه جا، تنها پناه و دواى دردم را توسل به امام زمان علیه‏السلام دیدم و نذر کردم؛ دو ماه با پاى پیاده از جاده قدیم جمکران محضر مبارک آقا امام زمان علیه‏السلام برسم.

 یک روز که طبق نذرم به مسجد آمده بودم، بعد از دعا و نماز و گریه و درخواست شفا از حضرت، در صحن مسجد خوابم برد، در

خواب دیدم در محلی هستم و سیدی که در بیداری او را می شناختم در آنجا حضور  دارد  و بسیار مودب در کنار فرد دیکر نشسته بود، فهمیدم آن بزرگوار از ایشان مقامشان بالاتر است، یک مرتبه آن آقا رو به من کرد و مرا به نام صدا زد و حالم را پرسید و فرمودند:

 سید احمد چه مى‏خواهید؟ و تکرار فرمودند: چى مى‏گى بابا؟

از آنجایی که آن سید نزد آن آقا

  مؤدب نشسته بودند، در عالم خواب فهمیدم که ایشان آقا امام زمان علیه‏السلام است. با گریه و اشک و آه، دامن آقا را گرفتم و ماجراى ناراحتى‏هاى روحى و جسمى، سوزش و خارش داخل مغزم، گیجى و سر در گمى و پریشانى، حواس‏پرتى، موج‏گرفتگى منجر به یک نوع دیوانگى، و از خود بیخود شدن خود را، تعریف کردم و به شدّت گریه مى‏کردم و مى‏گفتم:

 آقا مگر ما صاحب نداریم؟ پس چرا خوب نمى‏شوم و تمام دکترها جوابم کرده‏اند، حتى دیگر قادر به خدمت هم نمى‏باشم و اصلا پزشکان معالجم صلاح نمى‏دانند که من خدمت کنم، چون جنون آنى به من دست مى‏دهد و به هیچ وجه نمى‏توانم حتى درس بخوانم، صداى سوت مى‏شنوم، نمى‏توانم بخوابم و آسایش ندارم.

 آقا با ملاطفت خاصّى، دستى روى سرم کشیدند و گفتند:

 "آقا احمد خوب شدى، بابا برو سر کارت!"

 از خواب بیدار شدم، دیدم آنقدر گریه کرده‏ام که تمام صورتم و زمین خیس شده است. با همان حال به منزل برگشتم. مجددا همین صحنه را مفصّل‏تر در منزل خواب دیدم.

 فرداى آن روز به بیمارستان مراجعه کردم، پزشکان معالجم پس از انجام انواع آزمایش‏ها نوشتند:

 "آقاى فلانى از نظر قلبى معاینه شد و معاینه و نوار قلب ایشان سالم است و قادر به خدمت کامل مى‏باشند".

 همچنین شوراى روان پزشکان اعلام کردند:

 "نامبرده مورد معاینه مجدد قرار گرفت. نظریه شوراى مورخ 13/5/76 مبنى بر انجام خدمت عادى، مورد تأیید است".

 نتیجه آزمایشات باعث تعجّب تمام پزشکان شده بود و همه به من تبریک مى‏گفتند و با گریه مرا به خدمت تشویق و بدرقه نمودند. از آن تاریخ به بعد سخت مشغول کار هستم و دیگر هیچگونه احساس ناراحتى ندارم، بلکه تا کنون چندین دوره کامپیوتر و دروس دیگر را پشت سر گذاشته‏ام.

 مهبط انبیا بود مسجد جمکران قم

 معبد اولیا بود مسجد جمکران قم

 بهر دواى دردها، خاصه گرفتن شفا

 قبله گه دعا بود مسجد جمکران قم



» محمد اسماعیل نژاد
»» نظرات دیگران ( نظر)

گوهر یکدانه(پنج شنبه 84 مهر 21 ساعت 11:34 صبح )

 

ای صاحب الزمان مهدی زهرا عجله الله تعالی فرجه الشریف

الا ای گوهر یکدانه برگرد
تمنای دل دیوانه برگرد
اگر چه خانه ام تنگ است، ای یار
کرم بنما به سوی خانه برگرد
غریبی کردنت با ما روا نیست
مشو با بی کسان بیگانه برگرد
بیا تا دین ما باقیست ساقی
برای رونق میخانه برگرد
سراغ شهر را از چشم ما گیر
به حق تربت پروانه برگرد
برای هل اتی بودن ما
سفر کرده از این کاشانه برگرد



» محمد اسماعیل نژاد
»» نظرات دیگران ( نظر)

ماه قبیله(پنج شنبه 84 مهر 21 ساعت 10:57 صبح )



» محمد اسماعیل نژاد
»» نظرات دیگران ( نظر)

<      1   2   3      >
اوقات شرعی

بازدیدهای امروز: 9  بازدید
بازدیدهای دیروز: 1  بازدید
مجموع بازدیدها: 19643  بازدید
[ صفحه اصلی ]
[ وضعیت من در یاهو ]
[ پست الکترونیک ]
[ پارسی بلاگ ]
[ درباره من ]

محمد اسماعیل نژاد - یا اباصالح المهدی (عج)
محمد اسماعیل نژاد
من اصولا خیلی با حال هستم! ... شوخی میکنم جدی نگیرید. من همان عاشق بیابانگرد بی جایگاه هستم. همین...
» لوگوی دوستان من «

» آرشیو یادداشت ها «
آبان ماه 84
مهر ماه 84
» اشتراک در خبرنامه «